اندر حکایت تخریب تخت‌جمشید و برج میلاد

ساخت وبلاگ
12تیر منتشر شد


باور بفرمایید ما از اول مطمئن بودیم توی این دوره وزمانه هر کسی که توی یک شرکت یا سازمان یا اداره‌ای  مدیر است، او از اول به عنوان مدیر به دنیا آمده بود. یعنی اساسا در تاریخ یا در کتاب جغرافی یا حتی در کتاب‌های شعر فارسی و غیر فارسی نیامده‌ است کسی که در جایی مدیر است، او به دلیل مثلا برخی شایستگی‌ها رفته است روی صندلی مدیری نشسته است. اصلا چنین چیزی امکان ندارد. مدیر شایسته کسی است که از همان اول به عنوان فرد شایسته به دنیا بیاید، بعد افراد شایسته او را تروخشک می‌کنند و حتی هنگامی که می‌خواهند مثلا او را در دوران نوزادی هم تروخشک کنند، به عنوان مدیر او را هی خشک می‌کنندو ایشان بعد اگر جایی را تر کرد باز ایشان را هی خشک می‌کنند. پس اگر دیدید  که مدیر کارآمد نیست، مطمئن باشید ایشان در دوران کودکی به عنوان مدیر هی خشک و هی تر نمی‌شد و دیگرانی که در کنار او بودند هم شایسته نبودند. به همین دلیل ما وقتی به یک مدیری می‌رسیم، با علم به آنکه ایشان خیلی مدیر هستند و بابا و مامان و جد اندر جد آباو اجدادش مدیر هستند، از 6فرسخی به ایشان احترام ویژه می‌گذاریم و کاری نمی‌کنیم که شأن  شایستگی ایشان تخریب شود. اساسا تخریب یک مدیر از تخریب تخت‌جمشید هم بدتر و سخت‌تر و گناه‌مندانه‌تر است. یعنی شما به راحتی می‌توانید برج میلاد را هم خراب کنید، ‌ولی مدیر را هرگز. باور بفرمایید. همین.

طنزگاه مازیار سوادکوهی...
ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : savadmaza بازدید : 156 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 12:46