باور بفرمایید ما اساسا سعی میکنیم هر چیزی که مینویسیم به قول رسانهایها رویکرد داخلی داشته باشد و موضوعهایی را که انتخاب میکنیم هم داخلی باشد. این جوری بهتر میتوانیم حرفهایمان را بزنیم و به اصطلاح اگر قرار باشد لبخندی بزنیم با هم لبخند بزنیم و به هم لبخند نزنیم. البته برخی آدمها هستند که اصلا اجازه نمیدهند دیگران لبخند بزنند، خودشان حتی قبل از آنکه حرفی را بزنند شروع میکنند به خندیدن. آن وقت شنونده بیچاره نمیداند باید اساسا برای چه بخندد ولی برای خالی نبودن عریضه شاید لبخند نمکینی بزند در حالی که طرف دارد با حرفهایش خودش ریسه هم میرود. به هر حال. البته ما سعی داریم این خنده را بین خودمان تقسیم کنیم. از قدیم میگفتند زکات خنده را نباید فراموش کرد. به هر حال امروز با آنکه خیلی چیزها دیدیم که میشد در بارهاش نوشت. مثلا توی دنیای ورزش دیدیم آقای منصوریان مربی استقلال که همیشه موی سرش را تیغ میکند،گرچه ما اصلا نمیدانیم ایشان مو دارد یا مو داشته، یا آنکه از بچگی عادت داشته که مو نداشته باشد گفته«معلوم نیست روی زمین بازی میکنیم یا روی هوا» واقعا اوج فوتبال مدرن را به تصویر کشیدند. ولی در این میان یک خبری از خبرگزاری روسی تاس دیدیم که واقعا شگفتزده شدیم. تاس نوشت:«وزیر سابق اقتصاد روسیه به جرم دریافت رشوه محاکمه میشود» واقعا خیلی دلمان برای کارو بار روسها سوخت. آنها با این رشوهها دچار مشکل میشوند. اصلا چرا باید کاری کنند که یک وزیر و آن هم یک وزیر اقتصاد و آن هم به جرم دریافت رشوه محاکمه شود. البته به نظر میرسد که آنها کلا اصول مدیریت را نمیدانند و اقتصادشان خیلی بلبشو است که یک وزیری به خودش اجازه میدهد رشوه بگیرد. اینجوری که از قضایا بر میآید گویا طفلک وزیر اقتصاد حقوقشان مکفی نبوده و نمیتوانستند به جز ماشین لادا ماشین دیگری بخرند، به همین دلیل مجبور شدند دست به رشوه بزنند. این وضعیت یعنی نشان میدهد که دست وزرای این کشور چقدر ناپاک بوده یا به قول معروف وزرایش پاکدست نیستند. اگر دستشان پاک بود یا حتی دلشان هم پاک بود که دستشان را به سوی رشوه دراز نمیکردند. خدا را شکر که ما از این چیزها نداریم و اینکه مثلا وزیری یا معاون اولی یا معاون چندمی توی کشور ما به دلیل دریافت یا اصلا پرداخت رشوه بروند زندان یا خدایناکرده محاکمه بشوند، ابدا و اصلا چنین چیزی نه سابقه دارد و نه آنکه ما میگذاریم وزیری دستش به رشوه کسی آلوده شود. حتی اگر از یک کشور دیگر هم بخواهند رشوه را به ما تحمیل کنند، امکان ندارد که نگاه چپ یا راست به رشوه کنیم. اصلا رشوه را میگیریم میاندازیم توی دریا. وقتی سعدی گفته بود تو نیکی میکن و در دجله انداز، منظورش هم این بود که اگر رشوهای به شما دادند نگیر بینداز به دریا. وقتی به دریا رفت، همه فکر میکنند که میرود زیر آب، ولی هی امواج آن را بالا و پایین میبرند تا آنکه در یک بیابان آن را پیدا میکنی. که ایزد در بیابانت دهد باز. فرضا اگر کسی به شما حتی دکل نفتی هم داد، شما آن را نگیر،بینداز به دریا. بعد شاید در کویر لوت یا نمک عوضش را گرفته باشی.
+ نوشته شده در جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:22 توسط مازیار سوادکوهی |
طنزگاه مازیار سوادکوهی...
ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید
برچسب : شاید,کویر,عوضش,بگیری, نویسنده : savadmaza بازدید : 162 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:54