اندر ارتباط نداشتن تتلو با حلیم مخلوط با پشم و پنبه

ساخت وبلاگ

باور بفرمایید این روزها زیاد حس و حالی نیست که آدم بخواهد حرف‌هایی بزند تا از آن بوی طنز هم به مشام برسد. ولی از آنجا که در جامعه ما برخی کارها به صورتی شکل می‌گیرند که خودبه خود نوعی طنز به شمار می‌روند، شاید کمی تا اندازه‌ای باعث شوند از درد و التیام آدم بکاهند. مثلا یکی همین آقای تتلو است که خداوکیلی یکی از ستاره‌های انتخابات اخیر بود. یعنی اگر وی توی این انتخابات نبود، چه بسا اصلا آن حس و حال موسیقایی انتخابات هم کم می‌شد. وی اتفاقا همین دیروز یک نامه خداحافظی برای آقای رئیسی نوشت و این‌که می‌خواهد به کشور دیگری برود و احتمالا بعد از جام جهانی بر‌گردد. آدم وقتی این نامه را می‌خواند دلش اگر کباب نشود،‌ شاید هوس کباب هم برای بعد از افطار نکند. واقعیت این است که  این انتخابات اگر برای برخی‌ها آب نشد،‌ حداقل برای جناب تتلو نان شد. شاید نانش خیلی هم تنوری و زیاد هم معلوم نباشد. حداقل این است که نانش به صورتی که وی بعد از تبلیغات انتخاباتی و حالا بعد از آن به نوعی گاهی توی سر خط خبرها قرار می‌گیرد. خب،‌در کجای عالم به آدم این همه نان شهرت می‌دهند. به هر حال وی توی نامه خودش این نوید را داده که بعد از جام جهانی برمی‌گردد. ما که به سهم خودمان خیلی خوشحالیم که وی برمی‌گردد و باعث خوشحالی دلواپسان خواهد شد. خب،‌ همین خبرهاست که آدم با خواندنشان شاید کمی تمدد اعصاب کند. البته خبرهای دیگری هم بود که یکی از آنها مربوط به حلیم با پشم و پنبه اضافه بود. آن گونه که مسئولان بهداشت اعلام کردند برخی از مردم هم این حلیم را خوردند و اتفاقا به بیمارستان تشریف بردند تا حالشان بهتر شود. البته این حلیم هیچ ربطی به تتلو ندارد. چون نه تتلو چنین حلیمی را پخته و نه موی دست راست یا دست چپ‌شان از چنین خبری اطلاع دارد. این‌که از موی دست‌شان می‌گوییم به این دلیل است که اصلا نمی‌دانیم دست‌شان مو دارد یا نه. چون از بس که روی دست‌شان خالکوبی کردند و انواع نقش‌ونگار عجیب و غریب را به یادگار گذاشتند که آدم نمی‌تواند متوجه موی دست‌شان بشود. با این حال شاید هم بهتر باشد بگوییم موی سرشان هم از این واقعه خبر ندارد. ما هم حقیقتا نمی‌خواهیم داستان حلیم با موی اضافه را به ایشان نسبت بدهیم،‌ فقط خواستیم بگوییم این جور خبرها گاهی شاید باعث شود از حس و حال این روزهای کشور و خصوصا تهران کمی دورتر شویم و اندوه خود را کم کنیم. حالا گرچه آقای تتلو  در دلنوشته‌ اینستاگرامی‌اش به آقای رئیسی تأکید کرده که تقاضای برگزاری کنسرت از ایشان را نمی‌کند و می‌داند که اگر چیزی از آقای رئیسی بخواهد موافقت می‌کند، با این حال شکسته‌نفسی کرده و درخواست نداده. ولی اگر درخواست می‌داد شاید باعث می‌شد که هم خودش از حالت زیرزمینی به روزمینی انتقال پیدا کند وهم فتح‌بابی برای دیگران شود. ما که حقیقتا و از صمیم قلب از تتلو می‌خواهیم که یک درخواست و آن هم تقاضای یک کنسرت را توی مشهد بدهند، باور کنند که خیلی خوب می‌شود. خیلی! خیلی. همین. 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 18:22  توسط مازیار سوادکوهی  | 
طنزگاه مازیار سوادکوهی...
ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : savadmaza بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 23:16