- طنز شاد میکند، اما شادی کو؟
- بله قربان، طنز شاد میکند
- چشمی که اشک دارد، طنز ندارد
- کتاب سوم من، «اشکهایش» منتشر شد
- اندر حکایت قدرت نهفته سیبزمینی در جهان معاصر
- اندر حکایت دلایل اعتماد به باد و دولت
- اندر حکایت روزی که از شوق کشف پولهای جدید به خود نهیب زدیم
- اندر حکایت شبی که نزدیک بود به کره مریخ برویم
- اجازه بدهید کسی فیش حقوقی خود را منتشر نکند
- اندر حکایت استخدام یک مربی کارکشته برای فوتبالیست های جدید
آخرین مطالب
امکانات وب
باور بفرمایید وقتی دیروزشنیدیم آقای غرضی دامت برکاته دوباره اعلام کردکه می‌خواهد نامزد ریاست جمهوری شود، انگار که به ما کوه دماوند را داده باشند، داشتیم از خوشحالی پر در می‌آوردیم و نزدیک بود برویم بالای دماوند بال بال بزنیم. باور بفرمایید اساسا اگر در انتخابات آینده نامزدی نباشد، خب، طبیعی است که تنورش گرم نمی‌شود و نمی‌شود هم هیچ خمیری را به آن تنور چسباند تا نانی از آن پخت. علت این‌که ما خیلی خوشحال شدیم به چند دلیل است، با آمدن ایشان برخی دیگر که در انتخابات قبلی شکست خوردند-ببخشید رأی کم آوردند- دوباره تهییج می‌شوند که بیایند و این تنور هی گرم می‌شود. البته منظور ما از شکست این نیست که خدای ناکرده شکسته باشند که نیاز به عصا داشته باشند، منظور ما این است که مردم به جای آنکه اسم آنها را بنویسند، اسم یکی دیگر را می‌نوشتند. دوم ایشان چون اعلام کرده که کتابی هم در این زمینه نوشته است، باعث می‌شود که با انتشار کتاب‌شان بازار نشر توسعه پیدا کند و ناشران هم چند صباحی از حالت رکود خارج شوند. سوم این‌که ایشان چون تجربه دارند و نمی‌خواهند تبلیغ کنند ما خودمان ستاد تبلیغاتی‌شان می‌شویم، ولی حضرت عباسی اگر رئیس جمهور شدند ما را به عنوان معاون اول انتخاب کنند. باور کنید که با معاون اول شدن ما و رئیس جمهور شدن ایشان، چه بهشتی و چه دنیای بهشت‌آگینی بشود اینجا. باور کنید.
+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:28 توسط مازیار سوادکوهی |
طنزگاه مازیار سوادکوهی...ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : savadmaza بازدید : 135