هفته گذشته در روزنامه منتشر شد
باور بفرمایید ما قدیمترها که کوچکتر بودیم و در یک خانواده چند نفری هم بزرگ شده بودیم، هنگامی که مادرجان ما سفره پهن میکردند، ما برادر و خواهرها برای آنکه بتوانیم راحت دور سفره بنشینیم گاهی بر سر جایش و اینکه کی کجا بنشیند، ای، کموبیش اول سروصدای ما بلند میشد و شاید هم در آخر آن کس که کمزورتر بود، مجبور بود به یک فضای کمی از سفره اکتفا کند، فوقش اینکه دستش بتواند روی سفره بیاید و برگردد. اما ما که زور بیشتری داشتیم، همیشه در سه گوش سفره مینشستیم و جای شما خالی بر همه نقاط سفره اشراف داشتیم. مامان ما همیشه از اینکه سفره ما کوچک بود، بچهها هم تعدادشان زیاد و سر سفره بگومگو میکردند، ناراحت بود، این شد که یک روز تصمیم گرفت سفره بزرگتری بخرد و ما مجبور شدیم برای برداشتن چیزی از روی سفره یا داد بزنیم یا آنکه با ایما و اشاره به آنکه پایین سفره نشسته بود، حالی کنیم که چی میخواهیم. وقتی که سفره بزرگتر شده بود، از آنجا که روی آن معمولا از چند جور غذا و خورشت خبری نبود، یکجوری توی ذوق هم میزد. اما خوبیاش این بود که حداقل دعوا نمیکردیم. این بود که ما از همان دوران مزیت سفره بزرگ را کاملا درک کردیم. وقتی دیروز روزنامه ایران به نقل از وزیر اقتصاد نوشت:«سفره مردم بزرگتر میشود» کاملا یاد دوران کودکیهایمان افتادیم و اتفاقا تازه متوجه شدیم که هنوز جامعه ایرانی به دلیل آنکه سفرههایشان – مثل قدیم ما- کوچک هست، مشکل دارند. و حالا از این که دولت میخواهد برای آنها سفره بخرد، از شما چه پنهان که کمی حسودیمان شد. چون در زمان ما دولت برای مردم سفره نمیخرید. حالا خوشبه حال مردم که دولت برایشان سفره بزرگ میخرد. خدا کند که سفرهشان چینی نباشد. همین.
+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:29 توسط مازیار سوادکوهی |
طنزگاه مازیار سوادکوهی...
ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : savadmaza بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 23:27