اندر مضار ترک عادت کردن و حضور گرم ما در کارهای جمعی

ساخت وبلاگ

 

دیروز در روزنامه منتشر شد

باور بفرمایید ما یک عادتی داشتیم از همان بچگی که هر وقت سر صف معلم یا مدیر از بچه‌ها چیزی می‌خواست به شدت و با سرعت تمام انگشت اشاره‌مان را بالا می‌بردیم و در هر کاری اعلام حضور می‌کردیم. مثلا اگر می‌گفتند چه کسی می‌تواند آواز بخواند، اول‌تر از همه انگشت ما بود که بالا می‌رفت. حتی اگر انگشت زخمی می‌شد یا تاول می‌زد با آن وضع هم دست‌های‌مان را بالا می‌بردیم و حضور خود را به صورتی شدید اعلام می‌کردیم. به همین دلیل گاهی معلم قبل از آنکه از بچه‌ها چیزی بپرسد، اول از ما می‌پرسیدکه مثلا مازیارجان تو حاضری از بالای کوه بپری پایین. یا می‌گفت می‌توانی همه بچه‌های مدرسه را کول کنی؟ در صورتی که با پاسخ منفی ما روبه‌رو می‌شد، آن وقت از بچه‌ها می‌پرسید که کدام‌یک آماده کار مورد نظرش هستند. حتی اگر درس هم بلد نبودیم،‌باز هم انگشت‌ قشنگ و نازنین سبابه‌مان را بالا می‌بردیم و 4 انگشت دیگر هم در همان هنگام به احترام انگشت سبابه‌مان پایین می‌رفتند. این‌جوری‌ هم خودمان عادت کرده بودیم که در کارها شرکت کنیم و هم معلم و دانش‌آموزان. کلا مشارکت را دوست داشتیم. با مشارکت ما فضا خیلی گرم می‌شد. حتی دانش‌آموزان هم قبل از آنکه کاری بکنند از ما می‌پرسیدند و اگر احتمالا با جواب منفی من روبه‌رو می‌شدند به دیگران رجوع می‌کردند. باور بفرمایید که این موضوع به این دلیل یادمان آمد که شنیدیم آقای رضایی نمی‌خواهد برای چهارمین بار در انتخابات شرکت کند. باور بفرمایید ما تازه داشتیم به ایشان عادت می‌کردیم. در حقیقت درست نیست کسی خرق عادت کند. از قدیم گفتند که تا سه نشه بازی نشه. آن ضرب‌المثل گذشت و اصلا مال عهد بی‌اینترنت بود. به نظر ما تا چهار نشه و شاید پنج نشه هم می‌شود گفت بازی نمی‌شه. باور بفرمایید ما در زمره بهترین مشاوران دنیا از نظر اقتصادی، فرهنگی،‌ اجتماعی، بانکی، انتخاباتی، حزبی و مهم‌تر از همه سیاسی هستیم. خب، وقتی ما عادت کردیم در کنار نامزدها عکس ایشان را ببینیم،‌ حالا بفرمایید چگونه باید این عادت را ترک کنیم؟ نه واقعا؟

طنزگاه مازیار سوادکوهی...
ما را در سایت طنزگاه مازیار سوادکوهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : savadmaza بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 23:01